بهگفته معاون طبیعی فنی اداره کل منابع طبیعی استان ایلام تاکنون 250هزار هکتار از بلوطزارهای این استان به پدیده خشکیدگی مبتلا شدهاند. جواد میرزایی، دانشآموخته اکولوژی جنگل در این باره گفت: سرشاخهزنی درختان از سوی متولیان منابع طبیعی بهمنظور مقابله با خشکیدگی درختان در جنگلهای استان کاری غلط و غیرعلمی است. وی با بیان اینکه زمانی که درخت تحت تنشهایی مانند آتشسوزی، قطعشدگی و گرمای شدید قرار میگیرد شروع به «جستدهی» میکند، به ایسنا گفت: متأسفانه برخی کارشناسان حوزه اجرا در منابع طبیعی اعتقاد دارند که سرشاخهزنی راهکاری برای مقابله با خشکیدگی است که این کار غلط است.
میرزایی افزود: تنش، موجب تحریک درخت به جستدهی میشود و ممکن است در سال اول و یا نهایتا سال دوم، درخت جستدهی بسیاری کند اما باید توجه داشت که از سال دوم و یا سوم به بعد این انبوه جستها نیاز به عناصر غذایی و آب دارند که در منطقه موجود نیست زیرا اگر موجود بود درخت مادری خشک نمیشد بنابراین این جستها در نهایت محکوم به خشکیدگی هستند. عضو هیأت علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام، گفت: هرچند این جستها در سال اول و سال دوم از تنه درخت تغذیه میکنند اما زمانی که این منبع غذایی تمام شود جستها مجبورند به سمت خاک ریشهدوانی کنند.
میرزایی، نکته دردآور این موضوع را اعتقاد برخی مسئولان حوزه اجرا مبنی بر خروج خشکهدارها از جنگل و تبدیل آنها به هیزم دانست و تصریح کرد: نتیجه این کار وخیمتر است چرا که درختی که خارج میشود عمری عناصر غذایی را در خود ذخیره کرده و در مقابل این خروج هیچ عناصر غذایی به اکوسیستم نمیدهیم. انبوهی از نهال بیغذا را در آنجا تولید میکنیم که فاقد هرگونه مواد غذایی هستند.
وی ادامه داد: بهترین راهکار در شرایط فعلی، حفاظت و کم کردن فشار بر منابع طبیعی استان است چرا که درختان بلوط به دلایل مختلف مانند خشکسالیهای اخیر، هجوم ریزگردها، کاهش آبهای زیرزمینی، فشار دام، آتشسوزیها، برداشت چوب سوخت و برداشتهای بیرویه تحت فشار هستند و طبیعی است که درختان سرنوشتی جز خشکشدگی نداشته باشند و ما در این شرایط نباید به خشک شدن بیش از حد آنها کمک کنیم. عمل سرشاخهزدن کمک 100درصدی برای خشک کردن درختان است.عضو هیأت علمی دانشگاه ایلام با بیان اینکه در این شرایط متولیان باید شرایط حفاظت را در اولویت قرار دهند، تصریح کرد: میتوان با کنترل فشارهایی مانند آتشسوزی و قوت دادن برنامههای احیایی جایی برای انجام سرشاخهزنی باقی نگذاشت.
اقدامات انجام شده
به گزارش همشهری، این عضو هیأت علمی در حالی از شیوه مقابله با پدیده خشکیدگی بلوطها انتقاد میکند که بنابه گفته مهدی پورهاشمی، عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، یکی از اقدامات شاخص سازمان جنگلها و مراتع برای مقابله با پدیده زوال (خشکیدگی) بلوطها، تشکیل «کارگروه تخصصی مدیریت پایدار جنگلهای زاگرس» است که در آن، علاوه بر کارشناسان سازمان جنگلها، شماری از اعضای مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور و استادان دانشگاه حضور دارند.
بهگفته پورهاشمی، این گروه از بدو شکلگیری با طراحی «پروژه ملی کنترل و پیشگیری از خشکیدگی اکوسیستمهای جنگلی زاگرس» طی 5سالی که از بروز پدیده زوال (خشکیدگی) بلوطها میگذرد جلسات مستمری برگزار کردهاند. علاوه براین، طرحهای پژوهشی مختلفی با موضوع زوال اکوسیستمهای جنگلی بلوطهای زاگرس(که در واقع کل گونههای درختی رویشگاههای زاگرس را شامل میشود) در این گروه تصویب شده که در حال انجام است.
پورهاشمی با اشاره به برگزاری نخستین کارگاه آموزشی مرتبط با پدیده زوال بلوط که مهرماه جاری در مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور با حضور بیش از 110کارشناس و متخصص جنگلهای زاگرس برگزار شد، تصریح کرد: در این کارگاه عملکرد و اقدامات سازمان جنگلها و مراتع درباره خشکیدگی بلوطها از شناسایی بحران تا امروز، بررسی و ارزیابی شد. بهگفته این کارشناس اختصاص ردیف اعتبار مستقل برای مقابله با زوال بلوطها ضرورتی اجتنابناپذیر است که میتواند باعث حفظ و صیانت رویشگاههای زاگرسی شود.
سرشاخهزنی با هدف ایجاد تعادل بین تاج و تنه
در عین حال، حجتالله فتحی، معاون فنی اداره کل منابع طبیعی استان ایلام درباره سرشاخهزنی درختان بلوط گفت: هرس و تیمار بهداشتی یکی از مأموریتها و رسالتهای منابع طبیعی است چرا که خشکسالی، تغییر اقلیم، وجود دام مازاد در جنگل و ریزگردها اثرات نامطلوبی روی جنگلهای استان گذاشته است و 200تا 250هزار هکتار از جنگلهای استان با این مخاطرات روبهرو بوده و دچار آفت و خشکیدگی شدهاند.
نابسامانی در عمل
مرتضی ابراهیمیرستاقی، عضو پیشین شورایعالی جنگل که در حال حاضر درباره پدیده خشکیدگی بلوطها مشغول پژوهش و فعالیت است در گفتوگو با همشهری، نجات رویشگاههای زاگرسی را در گروی اقدامات فنی و علمی دانست و گفت: با وجود اینکه قرار بود در مناطق مبتلا به خشکیدگی عملیات پرورشی انجام شود ولی بهدلیل آنکه یک کارشناس دستوری صادر میکند که از سوی کارشناس دیگر نفی میشود استانها میترسند در این زمینه اقدامی انجام دهند. این نابسامانی در اظهارات کارشناسی ناشی از آن است که جنگلهای زاگرسی به نوعی حیاط خلوت کارشناسان جنگل محسوب میشود و با همین رویکرد است که کارشناسانی که در حوزه جنگلهای شمال کار کردهاند درباره رویشگاههای خارج از شمال هم اظهارنظر میکنند درحالیکه رویشگاههای زاگرسی با جنگلهای شمال بسیار متفاوت است و نمیتوان به صرف داشتن تخصص در حوزه جنگلهای شمال، برای جنگلهای زاگرسی هم نسخهپیچید.